کتاب عکس « مثل مه » به عنوان نخستین اثر تالیفی از آثار عکاسی “مهدی معصومی گرجی” با نمایش دستاوردهایی از نگاه این عکاس مازندرانی منتشر شده است.
او در ابتدای کتاب می گوید:
“…عرصه هنر، بسیار وسیع و پیچیده است تا جایی که انسان در این عرصه به جایگاه های متفاوتی از بیان دست یافته است؛ تا راهی برای رسیدن به تعالی بیابد….
از جمله این هنرها، هنر عکاسی است که با سرعتی باور نکردنی به مدد آدم سرگشته مدرن آمد تا لحظهای برای رسیدن به خدایش تردید و مکث نکند.
عکاسی ثبت لحظههای گذرای آدمی می باشد که در پیرامون شکل می گیرد.
عکاس با شناخت ابزار و عناصر زیبا شناسانه و مبادی سواد بصری به پرداخت مفاهیم عمیق انسانی میپردازد. این مفاهیم می تواند از قبل در ذهن عکاس شکل بگیرد و یا در همان لحظه، تجسمی صورت بگیرد و تصویری خلق شود.
عکاسی می تواند صرف واقعیت و گزارش و اتفاق ها و رخدادها در طبیعت و پیرامون آدمی باشد و هم میتواند فراواقعیت و یا انتزاع از واقعیت باشد؛ که به حقیقت تبدیل می شود.
عکاسی ثبت تصاویر و لحظه های ناب دیدنی از دنیای اطرافمان می باشد که این دنیا از چشم عادی ما پنهان است.
دوربین عکاسی در ذات خود یک وسیله مکانیکی می باشد. نه روح دارد، نه حس و نه فکر!.
ابزاری است با قابلیت های فنی و تکنیکی برای بیان تفکرات و احساسات و زیبایی ها. زیبایی هایی که هم میتوان به ظاهر آن پرداخت و هم باطن.
باطنی که از چشم پنهان است اما ظاهرا آشکار…یک هنرمند.
حال عکاس در واقع با استفاده از روح خود و دمیدن آن به این ابزار بیروح، دست به خلق و آفرینش میزند تا بتواند درونیات خود را به تراوش بگذارد و با مخاطب ارتباط حسی و فکری برقرار کند.
اگر عکاس تنها همان چیزی را که در پیرامون به عنوان واقعیت با آن روبروست دوباره عرضه کند، کار بزرگی انجام نداده است. زمانی کار تبدیل به هنر میشود که ما با دیدن هر عکسی به وجد آییم و به همراه عکاس به خلق دوباره و دیدار تازهای از هستی و لحظه هایش برسیم.
زمان شتابان در گذر است و هیچ چیز قادر به بازداشتن آن نیست. پس هرگز انسان از عکس بی نیاز نخواهد بود؛ زیرا عکس به مثابه تنها پدیده هنری است که لحظات بی نظیر را به تسخیر خود در میآورد و زمانهای گریزان را جاودان می سازد.
عکاسی آن نگاه احساس گونهای است که در قلب زنده عکاس حیات دارد.
آدمی قبل از آن که بگوید میبیند و قبل از آنکه ببیند احساس میکند.
عکس دیدنی ترین لحظه نادیدنی ناب هستی ست…”
کتاب « مثل مه » با نمایش ۵۰ قطعه عکس سیاه سفید با موضوع آزاد از مجموعه عکس های موفق مهدی معصومی گرجی از سالها تلاش در حوزه عکاسی مستند و انتزاعی او است.
در صفحات ابتدایی کتاب نقل قول هایی را از عکاسان باتجربه ای آورده است که ارتباط بین مخاطب و آثار را تسهیل کند. به طور مثال ” میرصفی اندیکلایی ” که خود از عکاسان مطرح استان مازندران می باشد در بخشی از بیان دیدگاه خود پیرامون آثار کتاب معتقد است:
“…این عکس ها که بیشتر در صفحات پایانی کتاب شاهد آن هستیم به دو گونه مینی مالیستی و انتزاعی (آبستره) ارائه شده اند و چنانچه با دقت و حوصله عکسهای کتاب را نگاه کنیم در می یابیم که چارچوب کلی نگاه هنرمند در این آثار مینی مال و آبستره حفظ شده و هنرمند فقط سخت گیری بیشتری در گزینش موضوعات و سوژه هایش به خرج داده و دیگر موضوعات دم دستی و تکراری او را ارضاء نمی کند! فرم های دلنشین ایجاد شده توسط لکه ها – برگها – پرنده ها – اشیاء و … همه همچون نوشته ها و گفته های مهدی شما را دعوت به جور دیگر دیدن می کنند و فریاد می زنند که « حقیقت » را ببینید نه واقعیت را…”
همچنین در بخشی از مطلبی که به قلم افشین شاهرودی پیرامون این آثار در ابتدای کتاب درج شده چنین آمده است:
“… درون مایع کارهای او را موضوعاتی می سازند که عمدتاً دستمایه عکاسی مستند و بسیار اوقات مستند اجتماعی است . ولی ساختار و اجرای کارهای او سمت و سویی تصویر گرایانه یا پیکتوریالیستی دارد.
شاید دلیل این امر را بتوان در شرایط اجتماعی سی و چند ساله اخیر ایران دانست. شرایطی که مهدی در آن رشد کرده و پخته شده است.
در این مقدمه کوتاه نمی توان به تحلیل و در ادامه نقد عکسهای او پرداخت ولی این موضوع میتواند مدخلی باشد که راهی را برای تحلیل کارهای او به مخاطب پیشنهاد کند.
از دید من کارهای مهدی را از چنین زاویه ای میتوان بررسی کرد…”
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.