کتاب عکاسی همه چیز را دگرگون می کند نوشته ماروین هفرمن است که الهام آقاباباگلی و معصومه آقایی به طور مشترک آن را ترجمه کرده اند. این کتاب عکاسی را انتشارات حرفه هنرمند در سال 1398 به چاپ رسانید.
در مطلب درج شده پشت جلد این کتاب چنین آمده است:
“عکاسی به خودی خود هیچ هویتی ندارد.
موقعیتش به عنوان تکنولوژی با مناسبات قدرتی که آن را به کار میگیرند تغییر می کند.
سرشتش به عنوان یک کرد و کار به نهاد ها و عاملانی وابسته است که آن را تعریف می کنند و به کار می اندازند.
کارکردش به عنوان یک شیوه ی تولید فرهنگی با شرایط مشخصی از هستی پیوند دارد و محصولاتش فقط در چارچوب جریان های ویژه ه ای که دارند روشن و با معنایند. تاریخش اصلا یکپارچگی ندارد.
عکاسی بارقه ای در میان عرصه ی فضاهای نهادی است.
این عرصه است که ما باید آن را بررسی کنیم نه عکاسی به خودی خود“
کتاب در شش بخش اصلی به تاثیر عکاسی در شاخه های گوناگون میپردازد. این بخشها که در هر کدام با ارائه مقالاتی تاثیر عکاسی را نه به عنوان «عکاسی به خودی خود» بلکه به عنوان «عرصهای برای مطالعه» بررسی میکنند عبارتند از:
عکاسی آنچه را میخواهیم دگرگون میکند،
عکاسی آنچه را میبینیم دگرگون میکند،
عکاسی کسی را که هستیم دگرگون میکند،
عکاسی کاری را که میکنیم دگرگون میکند،
عکاسی جایی را که میرویم دگرگون میکند،
عکاسی چیزی را که به یاد میآوریم دگرگون میکند،
همچنین مری فروستا، نویسنده، در دیباچه این کتاب نظریه های عکاسی مینویسد:
«بذر این کتاب وقتی کاشته شد که بنیاد اسمیتسونین طرحی را شروع کرد تا درباره عکسهایی که در موزهها و مراکز تحقیقاتیِ بنیاد قرار داشتند فکری کند.
ما، یعنی کسانی که بخشی از این کار بودیم، ورای اینکه تصدیق میکردیم صرفاً تصاویر زیادی که در مجموعه ها نگهداری می شد به اندازه «انسانشناسی» یا «جانورشناسی» در ظاهر با هم متفاوت بودند به این پرسش که خودِ عکاسی در بنیادهای چندرشتهای مثل اسمیتسونین چه نقشی ایفا میکند نیز علاقهمند بودیم و مهمتر از آن علاقهمند بودیم بدانیم این نوع بایگانیهای تاریخی درباره خودِ فعلی ما چه میگویند؟
… درواقع بیشترِ میلیاردها عکسی که هر سال با دوربین گرفته میشود برای اهدافی تولید میشوند که به هنر هیچ ربطی ندارند.
آنها به دلایل کاملاً مشخصی تولید میشوند که معمولاً به خود عکاسی نیز ربطی ندارند.
دانشمندان، مهندسان، جامعهشناسان، مورخان، آژانسهای تبلیغاتی، و طراحان مد از عکس استفاده میکنند تا موضوعی را اثبات کنند، بر رفتاری اثر بگذارند، سرشت انسانی را تفسیر کنند، یا لحظهای از زمان را حفظ کنند.
سرانجام تصاویرِ آنها سر از بایگانی های ویژه یک رشته در میآورند، جایی که این تصاویر انتظار میکشند تا نسلهای بعد آنها را دوباره کشف و تفسیر کنند.
چیزی که در طول تحقیقمان فهمیدیم این بود که عکاسی در همه رشتهها جای گرفته است و حتی مهمتر از آن اینکه این حضورِ همیشگی و تکثر عکاسی بود که به آن معنی فرهنگی ژرفی بخشید.
… عکاسی همگام با پیشرفت فناوری جلو میرود. امروزه عکسها با امواج واکنشهای بصری به وضعیت امور، هم عمومی و هم خصوصی، ارزیابی میشوند.
پویایی شبکههای اجتماعی میتواند همه نوع ایدهای، از سرگرمی تا سیاست، را منتشر کند و با درنظرگرفتن افزایش استفاده از موبایلهای دوربیندار توسط کسانی که ممکن بود تا قبل از این هرگز عکس نگیرند به نظر میرسد مهمترین تأثیری که ممکن است ادامهدار باشد یک تأثیر عکاسانه است.
معنی ضمنیِ گردآوریِ تاریخِ چیزها در تصاویر، تصاویری که تاریخهای ما را از ابتدای عکاسی ساختهاند، قابلتوجه است.
درواقع تاریخ عکاسی برپایه حفظ و بهاشتراکگذاری تصاویر قرار دارد. پرحرفی تصویری موبایلها، زبان تصاویر، و سواد بصریِ متعاقب آن چیز بینظیری است، بهخودیِخود یک معجزه، اما معنی بایگانیِ همه عکسهای ممکن در آینده چه خواهد بود؟
ما هنوز اولین تصویر را در دست داریم و این تصویر درحالحاضر راههای جدیدی برای فکرکردن راجعبه تأثیر عکاسی روی ما ایجاد میکند.
اما شاید در آینده اهمیت بایگانی همیشه در زمینه لحظه حاضر باشد. مجموعه تفسیرهای این کتاب راهی برای ادامهدادن به این بحث جالب است که چرا عکس همچنان اینقدر مهم و قدرتمند است.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.