کتاب دست روی شانه، 40 جستار، 56 عکس از عکاسان ایرانی است که توسط یوریک کریم مسیحی گردآوری و تالیف شده است و نشر بیدگل در سال 1400 آن را منتشر نموده است.
در مطلب پشت جلد کتاب پیرامون محتوای آن آورده شده:
“عکسهایی که در این کتاب درباره ی آنها بحث کرده ام لزوماً جزو عکسهای شاخص و برجسته و مشهور تاریخ عکاسی ما نیستند ، لزومی هم نداشت که باشند ، اگرچه تعدادی از بهترینها اینجایند . عکسهایی اند دستمایهی اندیشیدن به سویههای عکاسانه و دنیای درونیشان ، دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم . فقط عکسهای مشهور و محبوب و شمایل شده نیستند که شایستهی توجه و اندیشه اند ، عکسهای پرشماری نیز وجود دارند که هیچ کم ندارند برای اندیشه و خیال ، عکسهایی که ارزش آنها به خاطر جوانی و گمنامی عکاسانشان نادیده گرفته شده است ، عکاسانی که شاید نمایشگاه نداشته اند و جایزه نبرده اند و صاحب کتاب نیستند ، اما عکاسان خوبی اند و عکسهای خوبی میگیرند.”
عکاسان این مجموعه عبارتند از:
آنتوان سوریوگین، میناس پاتگرهانیان، احمدعالی، حبیب فرشباف، کاوه گلستان، نصرالله کسرائیان، کاوه کاظمی، عباس عطار، بهمن جلالی، کوئن وسینگ، امرالله فرهادی، کامران شیردل، آلفرد یعقوب زاده، بهرام محمدی فرد، منوچهر دقتی، مهرزاد ارشدی، سعید صادقی، مرتضی پورصمدی، مریم زندی، پیمان هوشمندزاده، مجید کلهر، سارا ساسانی، حسین فاطمی، زهره صحت، ژوبین میراسکندری، ابوالفضل شاهی، امیر پورمند، نیوشا توکلیان، احسان براتی، محمد هادیان، زهرا استادزاده، زهره صابری، پال استراند، اصغر خمسه، تهمینه منزوی، ساسان مویدی، شادی قدیریان، فروغ علایی، کریم متقی، هانس هولباین.
یوریک دربخشی از مطلب سه حرف که در سرآغاز کتاب آمده درباره نگارش جستارها آورده است:
“برای نوشتن جستارهای پیش رو شیوه نامه ای یکه و از قبل آماده نداشتم، نمی خواستم داشته باشم. شیوه نامه ی هر جستار را عکس آن تعیین میکرد، شیوه ای ویژه ی خود که اگرچه همسانی هایی با دیگر جستارها داشت، لیکن زاده ی دنیای درونی همان عکس بود.
داشتن شیوه نامه کارم را آسان میکرد اما جستارها را به هم شبیه نیز میکرد، که نباید این طور می شد.
عکس ها به هم شبیه نبودند متن ها هم نباید به هم شبیه میشدند، هرچند همه مقیم یک چشم انداز بودند.
هر عکس اگرچه اثری تماماً تصویری ست لیکن موسیقی ای مخصوص به خود دارد، موسیقی ای که تا آن را نمی شنیدم کار نوشتن جلو نمی رفت. موسیقی هر عکس شیوه ی نگرش و اندیشه به آن عکس و نحوه ی نوشتن درباره اش را تعیین میکرد. موسیقی ای که گاه فریاد و فغان یا شیون و استغاثه بود، و پاری اوقات مویه و پچپچه، یا اصلا آهنگ سکوت، اما نه بی صدا …”
همچنین در ادامه پیرامون انگیزه و انتخاب عکس هایی از عکاسان ایرانی افزوده است:
“…« عکس های ایرانی ». هر عکسی عکس است و مشخصات عکسانه و، و عکاسانه ی خود را دارد، چه ایرانی باشد و چه غیرایرانی.
عنوان خبری روی جلد، « عکسهای ایرانی »، برای باخبرکردن خواننده ی کتاب است که بداند با چه عکس هایی روبه رو خواهد بود، وگرنه برای من هر عکسی عکس است و مشخصات عکسانه و عکاسانه ی خود را دارد. اما، و با وجود این، با وجود دلبستگی ام به آدم های درون عکس ها، آدمهای عکس هایی که در کتاب های پیشینم درباره ی آنها نوشته ام، پرداختن به عکس های ایرانی و ایرانیان در عکس ها ازین رو برای من بیرون از اصل « هر عکسی عکس است …» قرار میگیرد که من را با آنان پیوندهای واقعی و عملی تاریخی و فرهنگی و اجتماعی هست، پیوندهایی که به من شناخت بر اثر تجربه میدهد…”
این کتاب در قطع وزیری با جلد شمیز و در 291 صفحه مصور به چاپ رسیده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.