جستجو
Generic filters

خاطرات عکاس شخصی هیتلر /ترجمه پریسا ابن یامینی /1400

انتشارات:

اگر خواهان این کتاب هستید قیمت پیشنهادی خود را اعلام بفرمایید.

پیشنهاد قیمت

لینک کوتاه:

کتاب با پیشوا تا ابد، خاطرات عکاس شخصی هیتلر، نوشته هاینریش هافمن، عکاس این شخصیت تاریخ ساز است که پریسا ابن یامینی اقدام به ترجمه آن نمود و نشر ترنگ در سال 1400 این کتاب را منتشر کرده است.

هاینریش هوفمان (Heinrich Hoffmann؛ زاده ۱۲ سپتامبر ۱۸۸۵ درگذشته ۱۶ دسامبر ۱۹۵۷) عکاس اهل آلمان بود. وی عکاس رسمی آدولف هیتلر بود.عکسهای هافمن بخش مهمی از تبلیغات هیتلر برای معرفی خود و حزب نازی به عنوان یک پدیده مهم توده ای بود.

راجر ماوس مقدمه ای را بر این کتاب نوشته و ریچارد هنری استیونس آن را به انگلیسی برگردانده است.

هاینریش هافمن نقش کلیدی در ساختن افسانه ی هیتلر داشت، عکاسی که با دقت تصویر پیشوا را به عنوان یک شخصیت خداگونه ساخت. هافمن اولین کتاب عکس خود را در سال 1919 پس از کارش به عنوان عکاس رسمی ارتش آلمان منتشر کرد. در سال 1920 او به حزب نازی پیوست و ارتباط او با هیتلر آغاز شد.
او عکاس رسمی هیتلر شد و سفرهای زیادی با او داشت. او بیش از دو میلیون عکس از هیتلر گرفت، و آنها به طور گسترده، از جمله روی تمبرهای پستی توزیع شدند، کاری که برای هر دو مرد بسیار سودآور بود. هافمن در دهه 1930 چندین کتاب درباره ی هیتلر منتشر کرد، از جمله کتاب هیتلری که هیچکس نمی شناسد (1933). هافمن و هیتلر بسیار صمیمی بودند و او نه تنها به عنوان یک معتمد شخصی عمل می کرد – خاطراتش شامل جزئیات دقیقی از زندگی پیشوا است – بلکه به عنوان یک خواستگار – این هافمن بود که اوا براون، دستیار استودیوی خود را به هیتلر معرفی کرد.
در پایان جنگ، هافمن توسط ارتش ایالات متحده دستگیر شد و آرشیو عکس های او را نیز ضبط کرد و به دلیل سودجویی نازی ها به زندان محکوم شد.
این نسخه از یک کتاب کلاسیک شامل عکس‌های هافمن و مقدمه جدیدی از راجر مورهاوس است.

در بخشی از متن کتاب می خوانیم:

“… هنگام شروع کارم، در روزهایی که زمان عکس گرفتن طولانی بود، اصلی ترین وظیفه ام مراقبت از تکیه گاه سر و دست بود که برای پشتیبانی از مشتریان مشهور مان و محافظت آنها از گردن درد استفاده می شد. یکی دیگر از وظایفم تمیز کردن وسایل بود که گمان می شد برای هر استودیوی درست و حسابی لازم است. به طور مثال، قایقی با تمام تجهیزات دریانوردی در آنجا بود – تخم بزرگ شکسته ای که نوزادان برهنه را در آن قرار می دادند تا این حس را تلقین کنند که شهروند جدید جهان را لک لک به دنیا نیاورده است، بلکه به درستی و حقیقتا از تخم بیرون آمده است و چیزهای عجیب وغریب دیگر…”

و در بخشی دیگر:

“… در برلین به‌سرعت شایعه‌ای پیچید مبنی بر این‌که مرد قدرتمند آینده‌ی آلمان، میزش را در گوشه‌ای از سالن بزرگ هتل کایزروف به‌طور دائم رزرو کرده است، اتاقی بزرگ، به سبک سلطنتی مبلمان‌شده و تا حدودی متروک، به‌سرعت هر بعدازظهر شلوغ می‌شد. هیتلر خیلی از کایزروف خوشش می‌آمد. موزیک آرام را تسکین‌دهنده و دلنواز می‌دانست. بااین‌حال، بعدها هر زمان که متوجه می‌شد سرپیشخدمت طماع میزهای اطراف میز او را برای افرادی رزرو می‌کند که حاضرند پول زیادی بابت امتیاز آن پرداخت کنند، فوراً از خوردن چای در آن جا منصرف می‌شد.

کمی قبل از پایان ماه ژانویه، هیتلر را در راهرو دیدم که با سرعت به سمت آپارتمانش می‌رفت؛ بازوی من را گرفت و با هم رفتیم. به آرامی و با سرعت گفت: «هافمن، امروز ملاقاتی دارم که آن را به فال نیک می‌گیرم. بنا به دستور خود هیندنبورک، رئیس کاخ ریاست جمهوری به ملاقاتم می‌آید!» «خدایا! خیلی خوب است!» «گوش کن! راز خیلی مهم و محرمانه‌ای است. هیچ عکسی نمی‌گیری هیچ حرفی هم نمی‌زنی!» چند روز بعد همدیگر را ملاقات کردند. بعد از این دیدار، هیتلر توانست به رئیس‌جمهور اطمینان ببخشد که می‌تواند با تمام اعتراضات و موانعی که دوستان قدیمی هیندنبورک به کمک مقامات نظامی و سیاسی در حال ایجاد آن بودند، مقابله ‌کند؛ او پایه‌هایی ایجاد کرد که زمینه‌ساز تصمیم 30 ژانویه شد.

هیتلر در 30 ژانویه در راهرو هتل کایزروف به من گفت: «هافمن، با من بیا و فراموش نکن که دوربینت را با خودت بیاوری. زیاد مطمئن نیستم، اما گمان می‌کنم این فرصت را داری تا لحظه‌ی مهم تاریخی را در قالب تصویر زنده نگه داری!» اما با حالت هشداردهنده‌ای اضافه کرد: «اما هیچ حرفی نزن!» با جرئت گفتم: «ازآنجایی‌که هیچ اطلاعی از جزئیات ندارم در موقعیتی نیستم که چیزی بگویم.» با عصبانیت گفت: «اما تو ایده‌ی نسبتاً دقیق و درستی داشته‌ای!»…”

همچنین در مطلب درج شده در پشت جلد کتاب آمده است:

“زمانی که این زندگینامه برای اولین بار در اواسط دهه 1950 منتشر شد، هافمن تقریبا 70 سال سن داشت و روزهای آخر عمرش را سپری می کرد. از بسیاری جهات، انسانی ورشکسته بود؛ امپراتوری که زیر سایه رایش سوم بنا نهاده بود – که حتی به خاطر تمبرهای حاوی تصاویر هیتلر حق اثر قابل توجهی برایش به همراه داشت – از بین رفت. متفقین پیروز به او لقب «مجرم بزرگ» دادند، تحت بازجویی، مصاحبه و بازداشت های طولانی مدت قرار گرفت که فقط همسرش ارنا به او یاری می رساند .هنگام آزادی اش در 1950 هیچ پولی نداشت. هافمن جدای از نزدیکی اش به هیتلر، شاهدی استثنایی از لحظه های برجسته در تاریخ رایش سوم و رهبرش نیز بود.”

این کتاب در قطع وزیری با جلد شمیز و در 364 صفحه به چاپ رسیده است.

 

 

مترجم

مولف/نویسنده

ویراستار

صفحه آرا

چاپ

لیتوگرافی

نوبت چاپ

اول

تاریخ انتشار

1400

شمارگان

500 نسخه

شابک

978-622-6683-39-5

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خاطرات عکاس شخصی هیتلر /ترجمه پریسا ابن یامینی /1400”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیگر محصولات دسته
کتاب سرمایه است

مشتری گرامی دقت داشته باشید؛ با توجه به ویژگی های بازار کتاب و تعرفه گذاری های مکرّر اداره پست که متاثر از شرایط ناپایدار اقتصاد در وضعیت مشهود کنونی است، احتمال تغییر در بهای کتاب های درخواستی و سفارش تان نکته ای قابل توجه است.