کتاب قشم جزیره رویاها، مجموعه عکس های زنده یاد کورش گرمساری است که به کوشش فریده گرمساری و داریوش گرمساری در سال 1384 توسط نشر نیک تصویر منتشر شد.
کورش گرمساری در سال 1380 مطلبی را پیرامون این پروژه عکاسی به رشته تحریر درآورده که در بخش هایی از آن چنین می خوانیم:
“…مجموعه ای که پیش رو دارید، هر عکسش برایم تجربه و کلاس، به همراه خاطرات فراوان است، قشم را گنجینه ای از فرهنگ و آداب و رسوم دیدم، از طبیعت وحشی و زیبا، کوه ها و صخره ها که هر شکلش حرفی برای گفتن دارد گرفته تا جنگل های رویایی حرا با پرواز پرندگانش، غارهای نمکی بسیار دل انگیز که اگر در تاریکی آن نوری بتابد منشوری از زیبایی می شود.
نگاه های صمیمی و دوست داشتنی مردمانش، آوازهای زار و ازبا و رزیف که هر کدامشان ریتمی خاص و داستانی از زندگی جنوب دارد، وقتی به لافت روستای تاریخی قشم رسیدم و از بلندی به روستا نگریستم، حس دیگری پیدا کردم تا چشم کار می کرد بادگیر بود، بادی که لابه لای شاخ و برگهای حرا می گذشت بر پهلوی بادگیرها که هر کدامشان شکلی خاص داشتند یک لول، دو لول، سه لول، چهار لول می خورد و به داخل خانه ها پر می کشید.
درها و پنجره ها، در سلخ، پی پشت، قشم، هرمز، هر کدامشان به روی فرهنگی باز می شد، طرح و نقشی که بر درها کنده شده بود، از دل مردم بود، ماهی و قلاب، خورشید و دریا، طاووس و طوطی و سیمرغ، انگور و گلهای محلی این طرح ها حتی برروی بادگیرها و کمه زنهایی که گلابتون دوزی می کردند دیده می شد. وقتی پسر بچه ای با نشاط و شادی در سلخ ماهی به ساحل می آورد، و زینت دریایی با آن شوهر مهربانش از مردم جزیره هنگام برایم گفت: که چه تاریخی دارد، از شیب دراز تا هنگام راهی نبود، با یک علامت چراغ ماشین قایق آمد و و ما را به گوشه ای دیگر از تاریخ و طبیعت جزیره قشم یعنی هنگام برد. باور کردنی نبود جزیره ای که دور تا دورش آب دریا بود. اما در باغ کمالی چاه آب شیرین وجود داشت. کودکان در آن غرق بازی بودند. در هنگام کهنه، هنوز آثار خانه های خرابی که ۳۰ سال پیش زندگی در آن جریان داشت وجود دارد. هنگام را در غروب زیبای دریا و نخلهایش پشت سر گذاشتم و به شبهای پر صدا و آواز قشم به سراغ بابا اسحق آمدم، بازی زار بود، مجلسی پر از شور و هیجان، وحدت عجیبی در اجرای مراسم، خواندن، دست زدن، رقصیدن بادها، بین زنها و مردها وجود داشت، متأسفانه از این مجلس نتوانستم عکسی بگیرم، اما از خود بابا اسحق و تنبوره مرحوم بابا درویش، با بازار قدیمی قشم و منجول عکس هایی گرفتم، همان طور که در ابتدا گفتم، قشم گنجینه ای از فرهنگ و آداب و رسوم است امیدوارم که توانسته باشم با عکس هایم، همسفر خوبی برای شما به جزیره زیبای قشم باشم. …”
همچنین مقدمه کتاب با قلم علی رضایی نگاشته شده.
این کتاب در قطع رحلی با جلد سخت و در 146 صفحه رنگی به چاپ رسیده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.