کتاب عکس “عکس های قدیم تهران” عکس های تاریخی شادروان سید جواد تهامی از تهران قدیم می باشد که به کوشش فرزندش داریوش تهامی و به یاری آقای رضا مرادی غیاث آبادی بنیانگذار “فرهنگنامه عکس ایران” گردآوری و چاپ شده است.
رضا مرادی غیاث آبادی در پیشگفتار کتاب عکس های قدیم تهران “فرهنگنامه عکاسی ایران” چنین نوشته است:
میدان بهارستان تهران از دیدگاه بسیار مردمان، جایگاهی بس یاد برانگیز و ویژه دارد. این نگرش به انگیزه رویدادهای پراهمیتی مانند: به توپ بستن مجلس، بر خیزش سیام تیر و کودتای بیست و هشتم مرداد؛ و هم به لحاظ چندین جایگاه بس بی دلیل و بی مانند می باشد.
نخستین آنها بنای فرازنده و بلندآوازه و گرانقدر مجلس شورای ملی سابق، دستاورد مردمان دلاور و مبارز و تلاشگر راه آزادی در دوره ی انقلاب مشروطیت می باشد؛ سپس ساختمان کتابخانه مجلس، میعادگاه بسیاری از پژوهشگران و پژوهندگان ایرانی که به لطف و صفای حضور آقای حائری، خانه امید آنان شده است؛
آنگاه بنای شکوهمند مدرسه و مسجد سپهسالار که آخرین جلوهگاه پیشینه ی چندهزارساله معماری بلند پایگاه ایرانی می باشد؛
و سرانجام، در سوی دیگر میدان بنای کوچکتر و تنها تر، اما بس ارزشمند و گرانسنگ که اراده و پشتکار و عشقبیپایان مرد بزرگی را پشتوانه خود داشت: “فتوگرافی تهامی” و “شادروان سید جواد تهامی”
چه روزها و چه سالهای پرشماری که گذرند گان میدانبهارستان جلب تماشای عکس های تاریخی تهامی میشدند و تهامی شاهد مردم و دگرگونی و عوض شدن همه چیز بود…
آن روزها همه گذشتند، آن مردم خونگرم دیگر نیستند، چرخ دوچرخه ها دیگر بر سنگفرش خیابان ها نمی گذرد، سوت پاسبان دیگر به گوش نمی رسد، کج کلاه ها دیگر دیده نمیشوند، بانک لبوفروش پیر دیگر میدان را پر نمیکند؛ اما عکس های تهامی هنوز هستند، همانجا پشت همان شیشه از سر جایشان تکان نخورده اند. و هنوز هم دگرگونیها را نظاره گرند و مردم به آنها عشق می ورزند. آنها ماندهاند و این “تنها عکس است که می ماند.”و این را بی گمان تهامی به خوبی می دانست.
عکسهای تهامی یادگار روزگاران سپری شده است. من و دیگرانی چون من از کودکی شیدا و برانگیخته ی این عکسها بودیم، هر گاه به بهارستان گذارمان میافتاد محو جمال و تماشای آنها می شدیم و غرق در یاد روزهای از دست رفته می گشتیم.
ماندگاری و گسترش بایگانی عکس های تاریخی ایران سپاسگزار و مرهون تلاش و کوشش فراوان و در بیدریغ فرزند شادروان تهامی، جوان برومند و هنرمند آقای داریوش تهامی میباشد، و امروز خوشنود و خرسندیم از اینکه توانسته ام به اتفاق ایشان نخستین گزیده از عکسها را به پیشگاه دوستداران آن ارائه نمائیم.
داریوش تهامی در متنی در سرآغاز کتاب نوشته اند:
زمانی که دانش آموز نوجوانی بودم به اینجا می آمدم و مدت زیادی به تماشای عکس های قدیمی فراوانی که در پشت شیشه قرار داشت، مشغول می شدم و این موجب ایجاد علاقه به تاریخ و تحقیق پیرامون آن در من شد؛ متاسفانه در نقطه مقابل این شخص، معدودی اشخاص از این عکس ها استفاده کرده اند، بدون اینکه ذکر ماخذ کنند و یا یادی از ارائه دهنده ی این عکس ها نموده باشند.
بنده خوشحالم از اینکه توانسته ام پس از ۱۴ سال از خاموشی چراغ عمر پدرم ،چراغ راهش و یادش را روشن نگه دارم.
و در این سالها مانند پدرم در گردآوری عکسهایی که به نوعی به گذشته این مرز و بوم مربوط میشوند، کوشش کرد ه ام و اکنون به این نتیجه رسیده ام که بهتر است به عنوان یک خدمت فرهنگی این تصاویر را در دفتر های متعدد به علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ این کشور ارائه دهم تا به این وسیله در دسترس همگان قرار گیرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.