جستجو
Generic filters

چگونه نگاه کنیم /جیمز الکینز /ترجمه: نصرالله زنگویی /1395

انتشارات:

اگر خواهان این کتاب هستید قیمت پیشنهادی خود را اعلام بفرمایید.

پیشنهاد قیمت

لینک کوتاه:

کتاب چگونه نگاه کنیم نوشته جیمز الکینز، ترجمه نصرالله زنگویی در سال 1395 توسط انتشارات سروش به چاپ رسید.

در بخشی از دیباچه این کتاب به قلم نویسنده اینگونه آمده است:

“…چه می شود اگر بازایستیم و زمانی را برای دقیق تر دیدن صرف کنیم ؟ در این صورت، عالم مانند گلی رنگارنگ با نقش و نگارهایی که هرگز به تصور نمی آوردیم، در برابر دیدگان ما آشکار می شود. بعضی از اشیا را واقعا نمی توان بدون دریافت اطلاعات ویژه دید. امیدوار نیستم که بتوانم از دستگاه های کنترل که در تصاویر مرکز فرماندهی ناسا می بینم یا از تجهیزات عجیب وغریب در مطب پزشک معالجم سر در بیاورم. وانمود نمی کنم که قادرم چیزهای داخل ساعت مچی دیجیتالی ام را حدس بزنم . من نمی توانم از دستگاه های ترسناک مستقر در ایستگاه تقویت نیروی برق که در فاصله نزدیک به محل زندگی ام قرار دارند ، سر در بیاورم . کتابهایی وجود دارند که می توانند برای ادراک چنین چیزهایی به شما یاری دهند ، اما این کتاب از آن قبیل نیست . این کتاب شما را راهنمایی نمی کند که چگونه معمولا به يخچال خود را تعمیر کنید یا رمزینه ها را تفسیر کنید. این کتاب راهنمای موزه نیست . همچنین در این کتاب نمی آموزید که چگونه هنرهای زیبا را درک کنید . در این کتاب شما نخواهید آموخت که چگونه وضعیت هوا را با نگاه کردن به ابرها پیش بینی کنید چگونه خانه ای را سیم کشی کنید ، با حیوانات را در برف دنبال و پیدا کنید خلاصه اینکه ، این کتاب وسیله ای مرجع نیست. این کتابی است درباره آموزش دیدن هر چیزی، آموزش استفاده ملموس تر از چشم هایتان، با صبر و حوصله ای بیش از آنچه به خرج می دهید.

این کتاب درباره ایستادن و وقت صرف کردن، صرفا برای دیدن و مداوم دیدن است تا جزئیات عالم به آرامی خود را آشکار کنند. من به ویژه دل بسته آن احساس شگفت آور در لحظه ای هستم که به چیزی خیره شده ام و ناگهان پی می برم آن چیز ساختار دارد؛ با من حرف می زند . آنچه زمانی در افق سوسو می زد اکنون به نوعی سراب تبدیل می شود و در مورد شکل و حالت هوایی که در آن قدم می زنم با من سخن می گوید .
آنچه زمانی نقش های بی معنا بر بال پروانه بود اکنون به شکل یک رمز درمی آید، و به من می گوید که آن پروانه چگونه مانند پروانه های دیگر به نظر می رسد ، حتی یک تمبر پستی ناگهان درباره زمان و مکانش و افکار شخصی که آن را طراحی کرده، آغاز سخن می کند. من کوشیده ام از نوشتن درباره چیزهایی که قبلا درباره شان مفصلا صحبت شده است ، اجتناب کنم . ( مردم درباره تمبرها فقط برای ثبت ارزش آن مطلب می نویسند ) . در این کتاب فصلی درباره نقاشی های رنگ روغن است ، اما مضمون آن پیرامون عیوب روی سطوح تصاویر است نه خود نقاشی ها . همچنین ، فصلی درباره پل هاست ، اما از پلهای مشهور یادی نمی کند .
به جای آن ، درباره آبگذرها حرف می زند : نوعی پل های بسیار معمولی پیش پا افتاده که اصلا شباهتی به پل ندارند . آبگذر ، راه آبی است که از زیر جاده می گذرد و چیزی بیش از لوله ای در زیر خاک نیست .
آبگذرها به ما می گویند که چگونه زمین ، به علت سیلاب ها در معرض فرسایش قرار می گیرد و اینکه جمعیت ساکن در یک منطقه چطور بر چشم انداز آن ناحیه تأثیر می گذارد ، متداول ترین چیزها مانند آبگذرها ، معمولا نادیده گرفته می شوند . بسیاری از مردم می دانند چگونه نارون را از افرا یا بلوط تشخیص دهند ، اما تعداد اندکی قادرند این کار را در زمستان انجام دهند .
به همین دلیل ، فصلی را درباره سرشاخه ها گنجانده ام . ما این اثرانگشت ها را همیشه با خود داریم ، و میدانیم که آنها جزء لاینفک کشف راز جنایت ها هستند ، ولی سخن این است که چگونه بعضی از مردم نحوه تشخیص آنها را آموخته اند. ( فصل اثرانگشت ها ، نحوه خواندن دست نامه اف بی آی را به شما می آموزد ). چهره ها از آشناترین چیزها هستند، اما وقتی به آنها نگاه می کنید و نامهای چین و چروک ها را یاد می گیرید پی می برید که در زیر ان چین و چروک چه چیزی وجود دارد، و اینکه چهره با گذشت عمر چه تغییری خواهد کرد. شاته عضلانی یکی از دیدنی های دوست داشتنی است، و وقتی پی می برید که ماهیچه ها چطور با الگوهای ناپایدار و پیچیده ای ، هماهنگ با هم عمل می کنند ، و منقبض و منبسط می شوند ، جذاب تر هم می شود .

شانه ها ، چهرهها ، شاخهها ، ماسه و علف ، جملگی چیزهایی معمولی در حیات روزمره ما هستند . آنها را همه ما هر روزه می بینیم و نادیده شان می گیریم هنگام نوشتن فصل مربوط به علف ، متوجه شدم که اگر به خاطر این فصل نبود چه بسا که در تمام طول زندگی ام همچنان علف را نادیده می گرفتم . پیش از این ، روی علف ها می نشستم ، آنها را سر چین می کردم و با بی دقتی می کندم ؛ وقتی از کنار مرغزار همسایه می گذشتم متوجه بلندترشدنشان نمی شدم …”

وزن 760 گرم
وضعیت

مولف/نویسنده

مترجم

ویراستار

,

طراح گرافیک

چاپ نخست

1395

وزن

552 گرم

تعداد صفحه

383 صفحه

شابک

978-964-12-0989-8

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چگونه نگاه کنیم /جیمز الکینز /ترجمه: نصرالله زنگویی /1395”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیگر محصولات دسته
کتاب سرمایه است

مشتری گرامی دقت داشته باشید؛ با توجه به ویژگی های بازار کتاب و تعرفه گذاری های مکرّر اداره پست که متاثر از شرایط ناپایدار اقتصاد در وضعیت مشهود کنونی است، احتمال تغییر در بهای کتاب های درخواستی و سفارش تان نکته ای قابل توجه است.